کلاس چهارمی های ایران
کلاس چهارمی های ایران

کلاس چهارمی های ایران

معرفی کتاب


وقتی جوزف خیلی کوچک بود،‌پدر بزرگش روانداز محشیر برا او دوخت. روز به روز جوزف بزرگتر میش د و رو اندازش کوچکتر و کهنه تر می شد،‌تا این که یک روز مادر گفت: جوزف دیگر وقتش رسیده است که بیندازیم اش دور. ژزف گفت: "پدربزرگ یک کاری اش می کند" پدر بزرگ رو انداز را برداشت این ورش کردآمن ورش کرد و همان طور که قرچ قرچ قیچی می زد سوزن اش فرو می رفت و در می شد فرو رفت و در می شد می گفت:"هو...م م م. از این رو انداز فقط به اندازه ای مانده که ازش یک ... چی درست کنم؟ ... یک کت محشر!"
جوزف کت محشر را پوشید و بیرون رفت.
ماجرا به این جا ختم نمی شود و هم چنان ادامه دارد. کت تبدیل به یک جلیقه محشر، یک کراوات محشر، یک دستمال محشر و سرانجام به یک دگمه ی محشر می شود و بعد هم گم می شود. این بار هم جوزف دست به دامن پدربزرگ می شود. ولی مادر می گوید: پدربزرگ که نمی تواند از هیچ چیز، چیزی درست کند.... روز بعد جوزف به مدرسه می رود. همانطو رکه با قلم اشجرق جرق جرق جر ق روی کاغذ می نوشت، ‌می گفت: "هو...م فقط همین برایم مانده که ازش ... چی درست کنم؟"
فکر می کنید جوزف با یک دگمه ی گم شده چی جور کرد؟ پاسخ این پرسش در صفحه ی آخر کتاب است.
با خواندن آخرین صفحه هر چند به جواب رسیده اید اما فوئب گیلمن از شما دعوت می کند تا دوباره به ابتدای کتاب برگردید و ماجراهای دیگری را که در همسایگی خانواده ی جوزف روی می دهد پی بگیرید.
یک داستان محشر، روایتی است دلپذیر از رابطه ی گرم خانوادگی و به ویژه صمیمیت بین نوه و پدر بزرگ. آینه ی کوچکی است ازبخشی از یک جامعه ی سنتی. داستانی است از خلاقیت و استفاده ی بهینه از مواد مصرفی و نمایشی است از هنر فوئب گیلمن.
او دانش آموخته ی امریکا و اروپاست و قبل از آن که خود را وقف نوشتن و تصویرگری کتاب های کودکان کند، سال ها در کالج هنر اونتاریو تدریس کرده است. کتاب را برای کودکان سه سال به بالا بلند بخواندی و با هم لذت ببرید.
یک داستان محشر. ‏نویسنده و تصویرگر: فوئب گیلمن، مترجم: نسرین وکیلی، پدرام مهین‌پور. ‏ تهران: مبتکران: پیشروان، ‏‫‏‏۱۳۸۷ برای ۳ سال به بالا.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد